مرداد 90 - BABAK 1992
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

BABAK 1992
 
لینک دوستان

عوامل بروز عشق و تفاوت آن با دوست داشتن

اغلب عشق حالتی انفعالی در نظر گرفته می‌شود که عارض می‌گردد یا از دنیایی ناشناخته فرا می‌رسد و بر آدمی مستولی می‌شود. امّا عشق هم مانند بسیاری از پدیده‌ها نیاز به وجود عوامل و شرایط خاصی دارد تا به وجود آید.مثلاً برای بروز عشق یا عاشق شدن وجود آمادگی قبلی ضرورت دارد. یک فرد در هر شرایط و هر زمانی آمادگی عاشق شدن را ندارد. در حقیقت برای عاشقی سه شرط عمده باید وجود داشته باشد.

1-برانگیختگی احساس یا عاطفی: (emotional arousal) فرد باید در یک حالت برانگیختگی احساسی باشد یا عاملی این برانگیختگی را به وجود بیاورد تا بتواند عاشق شود. این برانگیختگی باید از شدت بالا برخوردار باشد. همه ما از دیدن یک منظره زیبا به هیجان می‌آییم اما تنها یک نقاش است که براثر تماشای آن منظره ممکن است چنان دچار برانگیختگی احساسی شود که تاثیر آن را به صورت یک شاهکار نقاشی منعکس کند. اصولاً شدت یک تجربه احساسی بستگی به میزان برانگیختگی فیزیولوژیک آن دارد.هر اندازه برانگیختگی بالاتر باشد شدت آن تجربه احساسی بیشتر است. البته تعبیر این تجربه هم جای خود را دارد. یک تجربه واحد می‌تواند باتعبیرهای متفاوت احساسات گوناگونی را برانگیزد. مثلاً اگر یک سگ وارد اطاق انتظار یک پزشک شود. یک نفر ممکن است غش کند. دیگری ممکن است اصلاً توجهی به او نکند و به روزنامه خواندن ادامه دهد. سومی امکان دارد بگوید چه سگ خوشگلی است و او را نوازش کند. تجربه یکی است ولی تعبیر افراد متفاوت است، لذا واکنش‌های احساسی گوناگون به چشم می‌خورد. تعبیر یک تجربه هم بستگی به عوامل دیگری دارد.
مثلاً برخورد با زنی که از نظر یک نفر جذاب در نظر گرفته می‌شود موجب برانگیختگی احساسی او می‌شود. اما اطلاق زیبا به آن زن بستگی به ملاک‌های فرد برای زیبایی و ارزش‌های فرهنگی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند و تجربه‌های قبلی او دارد. از سوی دیگر انواع گوناگون برانگیختگی احساسی قابل تبدیل به یک دیگرند و احساسات رمانتیک را تحت تاثیر قرار می‌دهند. در رم باستان از این امر آگاه بودند و مردان جوان معشوق خود را به مسابقات گلادیاتورها می‌بردند. زیرا معشوق تهییج و برانگیختگی احساسی ناشی از هیجان مسابقه را به حساب جذابیت فیزیکی مرد می‌گذاشت و به حضور او نسبت می‌داد. هنگامی که والدین یک زوج جوان که عاشق یک دیگرند مانع از وصال یا ازدواج آن دو می‌شوند این ناکامی موجب بروز خشم در عاشق و معشوق می‌شود که به نوبه خود برانگیختگی احساسی اولیه عشق را افزایش می‌دهد. شدت عشق در بسیاری از داستان‌های عاشقانه مانند رومئو و ژولیت یا لیلی و مجنون با این موضوع بستگی دارد.


2-شرط دوم بروز عشق وجود فردی است که در فرهنگ فرد عاشق سوژه و موضوع یا هدف مناسبی برای احساسات عاشقانه باشد. یعنی وجود موضوع عاشقی یا عشق (love ) یکی از شرایط اولیه ایجاد عشق است. بدیهی است که عشق بدون وجود معشوق نمی‌تواند وجود داشته باشد. اما تعریف و تصویر این معشوق در فرهنگ‌های مختلف و نزد افراد گوناگون متفاوت است. معشوق باید مشخصاتی داشته باشد تا سوژه عشق قرار گیرد. این مشخصات در مورد زنان می‌تواند جذابیت فیزیکی و در مردان موقعیت اجتماعی باشد یا هر عامل دیگری که در یک فرهنگ مشخصی یا نزد یک فرد خاص ارزش عاشق شدن را داشته باشد.

3-شرط سوم بروز عشق آن است که مفهوم عشق رمانتیک به معنای امروزی آن در فرهنگ و زمینه فرهنگی فرد وجود داشته باشد. یعنی شخص در فرهنگی مثل فرهنگ اکثر کشورهای امروزی بار آمده باشد که مفهوم عشق رمانتیک از راه‌های مختلف مانند رمان، سینما، تئاتر، موسیقی، تلویزیون و غیره در آن تبلیغ شود. این امر بخصوص در نسل جوان اهمیت دارد زیرا از یک سو عشق به دوران جوانی تعلق دارد و از سوی دیگر مخاطب این رسانه‌ها بیشتر جوانان هستند و جوانان نیز به موضوعاتی که دارای چاشنی عشق رمانتیک است توجه بیشتری نشان می‌دهند.
باید کمی هم از جذابیت (attraction) بگوییم زیرا جذابیت است که در بافت شرایط ذکرشده و درهمراهی با آن‌ها زمینه ی لازم برای بروز عشق را مهّیا می‌کند. جذابیت یا کشش و جاذبه منعکس کننده میزانی است که ما دیگران را دوست داریم. که فقدان آن با دوست نداشتن همراه خواهد بود.


عواملی که در ایجاد کشش و جاذبه موثرند از این قرار است:


1-همجواری یا نزدیکی فیزیکی: صرف نظر از برخورد یا ملاقات اولیه همجواری یا مجاورت است که باعث بروز عشق و یا شدت یافتن و تداوم آن می‌شود و تصور عشق بدون این همجواری دشوار است. به هرحال این همجواری است که باعث می‌شود مثلاً دو همکار یا دانشجوی همدرس کم کم احساس کشش نسبت به یک دیگر کنند و در صورت تداوم این همجواری و وجود سایر عوامل آشنایی اولیه آنان تبدیل به عشق شود.

2-معامله به مثل: ما کسانی را دوست خواهیم داشت که ما را دوست دارند. بیهوده نیست که از دیر باز گفته‌اند عشق، عشق می‌آورد. نشان دادن احساسات مثبت باعث می‌شود که دیگران ما را دوست بدارند و این امری دوجانبه است و داستان عشق به خصوص در اوایل آن سرشار از فرازهایی است که احساسات دوستانه متقابل از طرف عاشق و معشوق ابراز می‌شود که خود منجر به افزایش شدت احساسات عاشقانه می‌شود.


3-جذابیت جسمانی: جذابیت جسمانی از دیر باز، در فرهنگ‌های گوناگون امری مورد ستایش بوده است. این ستایش در حوزه‌های گوناگون هنر مانند ادبیات، نقاشی، موسیقی و پیکر تراشی منعکس شده است. زنان و مردان زیبا به دفعات موضوع و سوژه آثار هنری قرار داشته‌اند و حتی در تاریخ نیز نقش بارزی ایفا کرده‌اند. معیارهای زیبایی یا جذابیت جسمانی در طول قرن‌ها تغییر کرده‌اند. روزگاری چاقی از آن رو که نشان دهنده رفاه و ثروت بود معیار زیبایی افراد محسوب می‌شد. امروزه برعکس لاغری و تناسب اندام تصاویر ایده آلی جامعه معاصر را تشکیل می‌دهند و تاکید بر زیبایی جسمانی و معیارهای روز آن مانند لاغری و اندام ورزشکارانه حتی تبدیل به یک وسواس عمومی شده است. معیارهای زیبایی در زن و مرد متفاوت است و دستخوش تغییر نیز می‌شود. به هرحال واقعیت آن است که افراد زیبا چه زن و چه مرد بیشتر دوست داشته می‌شوند و موضوع عشق قرار می‌گیرند. مطالعات نیز این یافته را تایید می‌کنند. در مورد زیبایان باید گفت اولاً کسانی که زیباترند محبوب ترند و بیشتر به عنوان شریک عشقی برگزیده می‌شوند. ثانیاً این تصور عمومی وجود دارد که افراد زیبا دارای ویژگی‌های مثبت دیگر نیز هستند. یعنی مثلاً چنین تصور می‌شود که این افراد باهوش تر، جالب تر، معاشرتی تر و مستقل تر نیز هستند. از همین رو افراد زیبا در مصاحبه‌ها یا ارزیابی‌های شغلی همیشه نمره بالاتری می‌گیرند. بنابراین می‌توان گفت که جذابیت جسمانی برای دارندگان آن یک موهبت است ولی برای کسانی که در معرض آن قرار می‌گیرند ممکن است ارزیابی واقع بینانه شرایط را با دشواری روبرو کند.

ناگفته نماند که در عشق و عاشقی مردها بیشتر تحت تاثیر جذابیت فیزیکی و جسمی زن‌ها قرار می‌گیرند یعنی مردان زن‌هایی را ترجیح می‌دهند که از لحاظ فیزیکی زیبا و جوان باشند و موقعیت اجتماعی یا درآمد آنها اهمیت چندانی برایشان ندارد. حال آن که برای زنان موقعیت اجتماعی و توانایی کسب درآمد مردان بر جذابیت فیزیکی آنان ارجحیت دارد. جالب است که پژوهش‌ها نشان می‌دهند که در دوران اولیه آشنایی یا نامزدی مردها در توانایی کسب درآمد و موقعیت اجتماعی خود مبالغه می‌کنند یا به عبارت بهتر خود را پولدارتر و مهمتر جلوه می‌دهند حال آن که زنان به نحوی مبالغه آمیز بر زیبایی و جوانی خود تاکید می‌ورزند و به عبارت ساده تر جلوه فروشی می‌کنند اما پس از گذشت زمان و تثبیت رابطه و ازدواج هر دو گروه به سطوح عادی و واقعی باز می‌گردند و دیگر از مبالغه و ظاهرسازی خبری نیست و اینجاست که اصطلاحاتی مانند طبل توخالی یا تو زرد در آمدن مصداق پیدا می‌کند.

در باب چگونگی جذابیت جسمانی باید گفت اکثر افراد چه زن، چه مرد ترکیبی از ویژگی‌های کودکانه با مشخصات بزرگسالانه در صورت را بیشتر می‌پسندند و دوست دارند. مثلاً ترکیب چشم‌های درشت با بینی کوچک و گونه‌ای استخوانی و برجسته بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. همچنین مشخصات متمایز مانند لبخند بزرگ از مقبولیت بیشتری برخوردار است. از سوی دیگر برخلاف تصور عموم مشخصه‌های مقبول جسمانی خیلی غیر معمول و استثنایی نیستند و به ارزش‌های متوسط یک جامعه نزدیکتر هستند. مثلاً در مورد بلندی قد برخلاف تصور رایج اکثر زنان از مردان خیلی قد بلند خوششان نمی‌آید و قد متوسط بیشتر مورد نظر آنان است.

وقتی از جذبه و کشش سخن می‌رانیم، در حقیقت از دوست داشتن (و نه عاشقی) صحبت می‌کنیم. حال باید دید که این دوست داشتن که می‌تواند تبدیل به عشق شود چه تفاوتی با عشق دارد. به نظر می‌رسد که تفاوت میان این دو حالت جنبه کمی و کیفی دارد. اما در عین حال می‌توان این دو حالت را روی یک طیف تجسم کرد که در درجات پایین تر (دوست داشتن) نسبت به درجات بالاتر (عشق) منطق و عقلانیت بیشتری وجود دارد. در این زمینه پژوهش‌هایی صورت گرفته و حتی آزمون‌هایی بر مبنای مقیاس‌های متفاوت این دو به وجود آمده است. مثلاً در مقیاس‌های مربوط به دوست داشتن مشخصه‌هایی مانند مسئولیت پذیری و توانایی کسب احترام مطرح است ولی در مقیاس‌های مربوط به عشق دلبستگی ( اگر با او نباشم غمگین و تیره روزم)، توجه عمیق (اگر او احساس بدی داشته باشد باید او را شاد کنم) و صمیمیت حتی تا حد احساس تملک وجود دارد.


[ سه شنبه 89/4/29 ] [ 5:31 عصر ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]

با وجود اینکه زندگی مشترک با همسر در حال حاضر امری پذیرفته شده است، باز هم 60 درصد زوجهایی که با هم زندگی می کنند بعد از سالهای اندکی به ازدواج مجدد روی می آورند. پاولا هال روان درمانگر روابط زناشویی به این مساله می پردازد که چرا با وجود آمار طلاق، ما باز هم ازدواج می کنیم و چگونه میتوان اطمینان حاصل نمود که ازدواج انتخاب درستی است.


 دلایل خوب برای ازدواج
 بخاطر اینکه عاشق هستید- با وجود اینکه عشق نباید تنها دلیل ازدواج باشد اما با این حال یکی از عناصر موفق در اکثر ارتباطات زناشویی موفق است.
برای ایجاد تعهد-  شما تصمیم گرفته اید علیرغم آگاهی از قصور و ضعفهای همسرتان برای همیشه با هم باشید.
این بخشی از فرهنگ شماست- مراسم ازدواج جزئی لاینفک از فرهنگ و باورهای دینی و یک بخش حیاتی از هسته ی نظام ارزشی شماست.
 برای ایجاد یک خانواده- هر دوی شما از یک ارتباط امن و متعهدانه برای مدتی لذت برده اید و احساس می کنید که ازدواج بهترین وسیله برای ایجاد محیطی برای پرورش فرزندان است.
جشن گرفتن- چون میخواهید اقوام و دوستانتان با شما در شادی و تعهدتان شریک باشند.
 زمان مناسبی برای ازدواج است- روابطتان استوار و امن است و میخواهید با ازدواج آنرا استحکام بخشید.
قبل از آماده شدن برای ازدواج بد نیست نگاهی به سئوالات قبل از ازدواج بیاندازید.

دلایل بد برای ازدواج
برای امن ساختن روابطتتان- اگر روابط شما قبل از اینکه ازدواج کنید امن نیست دلیلی وجود ندارد که فکر کنید بعد از ازدواج به روابطتتان امنیت بخشیده میشود. ممکن است که جدایی بعد از ازدواج سخت تر باشد اما این به این معنا نیست که شادتر خواهید بود.
ترس از تنها ماندن- بعضی از مردم ازدواج می کنند چون هراسانند که هیچ کس دیگری را نخواهند داشت. بخاطر داشته باشید که روی سکو زندگی کردن بهتر از این است که تمام عمرتان را در یک قفس سپری کنید.
به خاطر بچه ها-  در کل درست است که فرزندان از زندگی کردن با هر دوی والدین سود می برند، اما ازدواجی که کاملاً بخاطر فرزندتان باشد بعید است که محیطی شاد را ایجاد نماید.
یک جشن بزرگ میخواهید- یک جشن بزرگ ممکن است شبیه یک داستان رویایی به نظر بیاید اما فقط یک روز طول می کشد. ازدواج برای زندگی است.
برای تسکین آلام ناشی از طلاق- بعضی از افراد دومین ازدواج را برای به پایان رساندن اولین ازدواج می خواهند- برای اثبات اینکه  خوب بوده اند. اما نکته اینجاست که این احساس را می بایست در درون خود جست - و نه در عوامل بیرونی همچون ازدواج مجدد.
شما ممکن است دلایل بیشتری برای اینکه چرا میخواهید ازدواج کنید داشته باشید. مهمترین چیز این است که شما و همسرتان بحث کاملی درباره دلایل خود داشته باشید و اینکه هر دوی شما مطمئن باشید که انگیزه و مقاصد مشابهی دارید.

ترسها و انتظارات
علاوه بر اینکه به دلایلتان برای ازدواج توجه می کنید، توجه کردن به آنچه که شما از یک زندگی مشترک با همسرتان انتظار دارید نیز مهم است. برخی افراد، داشتن انتظارات زیاد از ازدواج را دلیل نرخ بالای طلاق می دانند ولی این تنها مساله نیست. تا زمانی که شما انتظارات مشابهی دارید، میتوانید برای بدست آوردن آن با هم کار کنید. اما اگر هر یک از شمادو نفر چیزهای متفاوتی انتظار داشته باشید، همیشه یکی از شما ناکام خواهد بود.
تمرین انتظارات و ترسهای ازدواج را انجام دهید تا ببینید نظر دو نفر شما در مورد آینده چیست.
انتظارات و ترسهای شما ممکن است از خیلی چیزها متاثر شود، مثلاً تجارت، دوستان، ارتباطات قبلی و تصویری که رسانه ها ترسیم می کنند. اما یکی از قویترین تاثیرات خانواده شماست.
در کودکی، ما نحوه برقراری ارتباطات را از طریق مشاهده نحوه برقراری ارتباط میان والدینمان می آموزیم. این پیغامها اغلب در ناخودآگاه ما پنهان میشود و بصورت منفعل باقی می ماند و هنگامی که خودمان همسر شدیم دوباره ظاهر میشود.
اینکه ما در مورد ازدواج کردن شک و ترس داشته باشیم کاملاً طبیعی است، زیرا یکی از بزرگترین تصمیماتی است که در زندگیمان میگیریم. اما تا زمانی که شما و همسرتان میتوانید به سهولت احساسات یکدیگر را درک نمایید، از یکدیگر حمایت کنید و به هم قوت قلب بدهید، این احتمال است که در مسیر درستی قرار دارید.


[ سه شنبه 89/4/29 ] [ 5:20 عصر ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]

هیچوقت با فکر اینکه عشق مهمترین چیز است، وارد زندگی نشوید
سوالی که خیلی از شما عزیزان در ایمیل های خود برای ما میفرستید این است که، "از کجا باید بفمیم فردی که می خواهیم با او ازدواج کنیم، برای ما مناسب است؟"


چطور با فرد مناسب خود ازدواج کنیم
پیدا کردن زن یا مرد ایدآل اصلاً کار ساده ای نیست. وقتی فکر میکنید که فرد ایدآل خود را پیدا کرده اید، هنوز هم ممکن است تردید داشته باشید. شک داشتن به کسی که می خواهید با او ازدواج کنید، نه تنها کاملاً نرمال و طبیعی است، بلکه کاملاً سالم است.
خوشبختانه احتمالاً تا الان می دانید که نباید با کسی که بیش از حد مشروب می خورد، بیش از حد الواتی می کند، بیش از حد کار می کند، بیش از حد لاف می زند، معتاد است، بی وفا است و خیانت می کند، خشن و بیرحم است یا صادق نیست، ازدواج کنید.
اگر همسر آینده تان عاری از این صفات است و هنوز هم در ازدواج با او شک دارید، حتماً این مقاله را دنبال کنید. ما به شما کمک می کنیم که ببینید آیا این تردیدهایتان منطقی است و ارزش توجه دارد یا نه یا اینکه فقط بدون هیچ دلیل منطقی نگران هستید.


خوشبختی و حمایت احساسی
گرچه انتظار داشتن اینکه همسرتان همیشه و در همه حال شما را شاد کند، کمی غیرمنطقی است اما اگر همسرتان، مرد/زن ایدآل و مناسب شما باشد، خود به خود موجب شادی شما می شود و به شما حس قدرت در زندگی می دهد.
- وقتی احساس کنید که کسی هست که از رشد احساسی و عقلانی شما حمایت کرده و در این راه تشویقتان می کند، آنوقت است که می فهمید با فردی مناسب خود ازدواج کرده اید. خواست فرد ایدآل شما این است که از نظر احساسی سالم باشید و بتوانید روی پاهای خودتان بایستید. وقتی با فرد مناسب خود باشید، احساس بسیار خوبی درمورد خودتان خواهید داشت و حس اطمینان و امنیت خواهید کرد.
- فرد ایدآل شما هیچوقت منفی گرا، خودخواه، کم مایه و سست، ساکت، خجالتی، انتقادی، یا شلخته نیست. چرا باید وقتتان را با یک نادان بگذرانید؟
محبت و عشق
اهمیت زیادی دارد که کسی که با او ازدواج می کنید کسی باشد که با شما تفاهم داشته باشد و درمورد مسائل جنسی و عشقی، نیازها و خواسته های شما را درک کند.
- اگر همسر آینده تان "دوستت دارم" را نه فقط زبانی بلکه با اعمال محبت آمیز نشان دهد، می فهمید که می خواهید با فرد مناسبی ازدواج کنید. اعمال محبت آمیز به چیزهایی مثل این گفته می شود: اینکه وقتی خسته اید بفهمد، روز تولدتان را به یاد داشته باشد، دوست داشته باشد که وقتش را با شما بگذراند، به حرفهایتان گوش کند، به شما احترام بگذارد، وقتی دیر کردید به شما زنگ بزند، به شما محبت کند، اگر چیزی را نفهمیدید، درمقابلتان صبور باشد. موقع سلام و خداحافظی ببوسدتان، بدون هیچ دلیلی در آغوشتان بگیرد.
- اگر از نظر جنسی با همسر آینده تان تطابق داشته باشید، آنوقت می فهمید که می خواهید با فرد مناسبی ازدواج کنید. اگر هر دو شما به صمیمیت جنسی به شکل متفاوتی نگاه کند یا امیال جنسیتان متفاوت باشد، رابطه زناشوییتان به خطر می افتد.
- فرد مناسب برای ازدواج کسی است که دوستش داشته باشید و دوست شما باشد. او از گذران وقت با شما لذت می برد. اگر شما دو نفر با هم دوست نباشید، عشق و ازدواج شما خیلی زود محو خواهد شد.
- فرد مناسب برای ازدواج مهربان، باملاحظه و مودب است. مسائل پیش پا افتاده زندگی مثل گفتن "متشکرم" یا باز کردن در شاید قدیمی به نظر برسد اما نشان دهنده میزان احترام و علاقه و مهربانی فرد به شماست.
ارتباط، اهداف، و ارزش ها
شما و فرد مناسب شما برای ازدواج، اهداف و ارزشهای یکسانی دارید.
- داشتن علایق و نظرات مختلف اشکالی ندارد فقط به شرط اینکه درمورد عدم تفاهم در آنها به تفاهم رسیده باشید. بااینکه ممکن است همیشه با یکدیگر هم عقیده نباشید، صحبت کردن با فرد مناسب برای ازدواج همیشه جالب است وهیچوقت خسته تان نمی کند. او افکار و عقاید خود را طوری با شما مطرح می کند که ناراحتتان نکند.
- فرد مناسب برای ازدواج با درک اینکه تنها مسئله ثابت در زندگی، تغییر است، دوست دارد درمورد مسائل و مشکلات زندگی هم قبل و هم بعد از ازدواج با شما صحبت کند.
- فرد مناسب برای ازدواج شما را تشویق می کند که با تغذیه سالم و ورزش برای داشتن سبک زندگی سالمتر، تصمیم بگیرید. او برای توازن بخشیدن به کار و زندگی فردی شما، همراه و همگام با شما کار می کند.
- اینکه شما تنها کسی باشید که باید خانه را مرتب کند و از بچه ها مراقبت کند، دیگر خیلی قدیمی شده است. مرد مناسب شما در این مسئولیت ها خود را با شما شریک می داند.
- پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج به این معنا نیست که دیگر هیچ مشکل و اختلافی با هم نخواهید داشت. اما با فرد مناسب برای خود دیگر مطمئن هستید که می توانید به همراه هم مسائل و مشکلات را بررسی کرده و طوری آنها را حل کنید که هیچ صدمه این به ازدواجتان وارد نشود.


اعتماد و صداقت
فرد مناسب برای ازدواج، با شما صادق و روراست است.
- فرد مناسب برای ازدواج به شما اعتماد دارد و تلفن ها و استفاده شما از کامپیوتر را کنترل نمی کند، مدت زمانی که با دیگران می گذرانید را محدود نمی کند. وقتی همسر آینده تان سعی نکند که شما را از دوستان و خانواده تان جدا کند، آنوقت می فهمید که فردی مناسب برای ازدواج است. فرد مناسب برای ازدواج هیچوقت نمی خواهد که زندگی شما را کنترل کند، بلکه می خواهد زندگیش را با شما تقسیم کند.
- با فرد مناسب برای ازدواج هیچوقت نباید لازم باشد که از حریم شخصی خود دفاع کنید. وقتی از شما درمورد ساعتی که نیاز دارید به تنهایی بگذرانید سوال نشود، می فهمید که فرد مناسب برای خود را پیدا کرده اید.
- فرد مناسب برای شما به شما اطمینان دارد و جاسوسی شما را نمی کند. اگر قرار باشد هر حرکت خود را توجیه کنید، زندگی واقعاً سخت می شود.


پرچم های قرمز در روابط
اگر متوجه شدید که مسائل و مشکلاتی در روابطتان وجود دارد، به راحتی از آنها نگذرید و به هیچ وجه فکر نکنید که این مشکلات اهمیت زیادی ندارند یا با گذر زمان درست می شوند و طرفتان عوض می شود. برای داشتن یک ازدواج موفق، به چیزهایی فرای عشق نیاز دارید.


[ سه شنبه 89/4/29 ] [ 5:18 عصر ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]
معرفت شناسی (epistemolojy) یکی ا زمهمترین بخشهای فلسفه را تشکیل می دهد.
بنیادی ترین سؤالهای فلسفی، سؤالهای معرفت شناسی هستند.سؤالاتی مانند:
شناخت یعنی چه؟ آیا اساسا ما می توانیم چیزی را بشناسیم؟ اگر چیزی را می شناسیم، از کجا می دانیم که آنرا می شناسیم و از کجا بدانیم آنرا همانطور که واقعا(در جهان خارج) هست، می شناسیم؟
آیا شناخت همه چیز ممکن است و یا این که بعضی چیزها هستند که نمی توان آنها را شناخت؟
آیا یقین ممکن است یا اینکه همه شناختهایمان حدس و گمان است؟ ازکجا می دانیم که مثلا دزدی عملی زشت است؟ آیا شناخت آینده ممکن است؟ و غیره... .
همه این پرسشها در حوزه معرفت شناسی مطرح هستند. با هر جوابی به هر یک از این سئوالات، در جهان بینی ها ، زندگی ها و فلسفه ها تغییرات اساسی ایجاد خواهد شد.
به همین دلیل، فلاسفه بخش مهمی از کوشش هایشان را به مسئله شناخت، حدود و ظرفیت معرفت آدمی و ملاکهائی که با آنها بتوان درباره حقیقت و جهان خارج داوری کرد،اختصاص داده اند.
شاید در وهله اول،حدود و چگونگی شناخت برای ما مسئله ای نباشد. همه ما تصوراتمان از جهان را کاملا قبول داریم و در آن هیچ شک و شبهه ای نمی ورزیم.
ولی آیا نباید از خود بپرسیم که چگونه به این شناخت دست یافته ایم؟ چرا به آن اعتماد داریم و از کجا معلوم که در اشتباه نباشیم؟
بسیار اتفاق افتاده که به چیزی مطمئن بوده ایم و سپس معلوم شده که خطا و کذب بوده است.
ممکن است گفته شود: ما جهان با حواس خود مشاهده و ادراک می کنیم و حواس انسان سالم، درست کار می کند.
اما در همین مورد، نمونه های بسیاری وجود دارد که حواس اشتباه می کند و هر شخصی نیز با این مسئله بر خورد کرده است. دیدن سراب در بیابان، مثالی آشکار برای دیدن چیزی است که درحقیقت وجود خارجی ندارد و نمونه ای است از خطای حواس. یا خمیده دیدن چوب صافی که در آب فرو رفته است ویا صاف دیدن میز، در حالی که برآمدگیها و فرورفتگیهای بیشماری دارد که تنها با تجهیزات دیده میشوند.
بنابراین همه قبول داریم که همیشه نمی توانیم به حواس اعتماد کنیم.اما ازکجا معلوم که حواس ما همیشه در اشتباه نباشد؟ شاید تمام اطلاعاتی که حواس به ما می دهد، غیر از آن چیزی باشد که در خارج است؟
اصلا پا را فراتر از این می گذاریم و پرسیم: از کجا معلوم که ما در خواب نیستیم؟ شاید تمام آن چه حس می کنیم، در خواب باشد . هر کسی ممکن است خوابی ببیندکه تمام مشخصات چیزهای واقعی را داشته باشد.
مسئله اصلی ما در این جا، این است که آیا راهی هست که به یقین بدانیم در خواب هستیم یا در بیداری؟
حل کامل هر یک از این مسائل، تلاش فکری فوق العاده ای را می طلبد. تاریخ فلسفه پر است ازنظریات بی شمار در موضوعات مختلف معرفت شناسی. نظریاتی که مدتها و شاید صدها سا ل مورد اعتماد همگان بوده و سپس به کلی بی اعتبار شده است.
این امر فیلسوفان را بر آن داشته تا اساس شناخت و ملاکهائی را که برای آن متصور است، بررسی کنند. اگر بسیاری موارد در ابتدا برای همگان یقینی بوده و سپس بی اعتبار شده، پس اصولا چگونه می توان یقین به چیزی داشت؟
در حوزه معرفت شناسی مسائل بسیار زیادی وجود دارد. برای اطلاع بیشتر ازآنها نگاه کنید به :

[ سه شنبه 89/4/29 ] [ 5:14 عصر ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]
1- کد برای cancel کردن کلیه’ divert ها: #002##

2- میانبر به آخرین شماره گرفته شده : #0

3- برای اینکار ابتدا رو صفحه ی اصلی یک شماره بین 0 تا محدوده ی جا گرفتن شماره در سیم کارتتون رو میزنید سپس # را میزنید مثلا #58 یا #15

4- این کد زبان گوشیتون رو به حالته default که همون انگلیسی هست بر میگردونه مثلا اگه گوشیتون رو زبان فارسی ست هست سریع به حالت انگلیسی در میاد

<0000>

5- این یکی هم واسه از بین بردن قفل pin code :

در منوی اصلی #05# را وارد کنید.

آیا تاحالا شده که روی کَوشیتون بازی یا برنامه جاوا ای نصب باشه ودوستتون ازتون بخواهد که این بازی یا برنامه رو براش ارسال کنید بعد شرمنده بشید ونتونید این کار رو انجام بدید ؟

خب حالا با این روش نوینی که من امروز براتون اینجا میکَذارم همه سوربریز میشن و هر فایل جاوای نصب شده روی کَوشی رو برای دوستتون میتونید با بلوتوث یا اینفرارد ارسال کنید ، ضمنا این روش روی کَوشی سونی اریکسون کا 800 تست شده ، واین روش رو خودم کشف کردم ، وخواهش میکنم اکَر کسی خواست موضوع رو جای دیکَه بزاره حتما منبع رو ذکر کنه .



روش کار :



1- باید برنامه MobyExplorer رو داشته باشید که براتون ضمیمه کردم .

2- برنامه MobyExplorer رو باز کنید .

3- برید به درایو E .

4- روی فایل System کلیک کنید وبرید قسمت Properties .

5- خب یه تیک روی Hidden هست برشدارید .

6- خب برنامه MobyExplorer رو کو چـیک کنید یا ببندید .

7- برید توی فایل منیجر گوشی میبینید که یه فولدر جدید به نام System برای شما ظاهر شده .

8- وارد فولدر System بشید بعد وارد فولدر arm شوید .

9- دنبال اسم برنامه یا بازی أی که میخواهید ارسال کنید ب گردید ، حواستون باشه از بعضی از بازیها یا برنامه ها دوتا فایل موجود هست اونی که آرم جاوا کنارش هست رو کـپـی کنید توی Other .

10- دوباره برنامه MobyExplorer رو باز کنید .

11- برید درایو E .

12- فولدر Other رو باز کنید .

13- فایل جاوای مورد نظر رو کـپـی کنید و به منوی اصلی یا هر فولدر دیکَه مثل music یا Pictures بـچسبانید ، وبعد مثل هر فایل معمولی ارسال نمایید .

بگم اول از همه اونم این روش روی وw800,k800 جواب داده ودر مورد k750 جواب منفی بوده.


[ سه شنبه 89/4/29 ] [ 6:46 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

هر چی که بخوای از عکس، داستان، ترفند مو بایل و کامپیوتر،ترفند ایرانسل،بازی،دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس و ....
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 118
بازدید دیروز: 98
کل بازدیدها: 912839