دارو - BABAK 1992
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

BABAK 1992
 
لینک دوستان

هرچند درمان بیماری سرطان در مواردی ممکن است با دشواری هایی همراه باشد اما درصورت تشخیص به موقع می تواند کمک زیادر به درمان باشد لذا در صورت مشاهده علائم هشدار دهنده خاص و مراجعه به موقع به پزشک متخصص می توان موجب شناسایی به هنگام بیماری سرطان شد.

این علائم عبارتند از:

0 تغییر در عادت دفع مدفوع یا ادرار یا پیدا شدن خون در مدفوع یا ادرار

0 بهبود نیافتن زخم های پوستی پس از دو هفته

0 خونریزی یا ترشح غیرطبیعی از مجاری طبیعی بدن

0 توده یا برآمدگی در پستان یا هر نقطه دیگر بدن

0 اشکال در بلع غذا

0 هر گونه تغییر در زگیل یا خال های موجود در بدن

0 سرفه های مداوم یا خونی یا گرفتگی مزمن صدا

 علائم یاد شده در بیماری های خوش خیم نیز دیده می‌شود اما برای تشخیص سرطان در صورت مشاهده این علائم ، فرد حتما باید با پزشک مشورت کند.


[ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 10:40 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]

آنفلوانزای خوکی یک بیماری حاد تنفسی و به شدت واگیر در خوک‌ها است اما علت اصلی شیوع فعلی این بیماری در انسان‌ها تماس مستقیم انسان با انسان است.

 آنفلوانزای خوکی یک بیماری حاد تنفسی به شدت واگیردار در خوک‌ها است که به وسیله چندین نوع ویروس آنفلوانزای خوکی ایجاد می‌شود. میزان مرگ و میر آن در خوک‌ها نسبتا بالا است (یک تا 4 درصد). این ویروس در میان خوک‌ها از طریق ذرات آلوده معلق در هوا، تماس مستقیم و غیر مستقیم (تماس با سطح آلوده به ترشحات تنفسی) و توسط خوک‌های ناقل بدون علامت منتشر می‌‌شود.
طغیان این بیماری‌ در خوک‌ها در تمام طول سال رخ می‌دهد اما بیماری در مناطق معتدل بروز بیشتری در پاییز و زمستان دارد. بسیاری از کشورها به صورت معمول خوک‌های خود را در مقابل آنفلونزای خوکی واکسینه می‌کنند. ویروس‌های آنفلوانزای خوکی غالباً از زیرگونه HIN1 است اما زیرگونه‌های دیگر هم می‌توانند در خوک‌ها در چرخش باشند مثل (HIN2- H3N1- H3N2). خوک‌ها می‌توانند توسط ویروس‌های آنفلونزای پروندگان و ویروس‌های آنفلوانزای انسانی نیز آلوده شوند.
گاهی اوقات خوک‌ها می‌توانند با بیش از یک گونه ویروس‌ در یک زمان آلوده شوند که این مسئله می‌تواند باعث امتزاج و نوترکیبی این ویروس‌ها در بدن خوک با یکدیگر شود.
تأثیر آنفلوانزای خوکی بر سلامت انسان گه‌گاه آلودگی انسان به آنفلوانزای خوکی به صورت انفرادی و به صورت گروهی ( طغیان)‌ گزارش می‌شود. به طور کلی علائم بالینی مشابه آنفلوانزای فصلی انسانی است اما طیف علائم بالینی از حالات بدون علامت تا علایم پنومونی شدیدی که منجر به مرگ می‌شود، متغیر است.
علائم بالینی آنفلونزای خوکی با آنفلونزای فصلی انسانی و سایر بیماری‌های عفونی حاد دستگاه تنفسی فوقانی مشابهت دارد و همچنین موارد خفیف یا بدون علامت بیماری ممکن است شناسایی نشود. بنابراین، میزان گسترش واقعی این بیماری در انسان‌ها تاکنون ناشناخته است.
تاکنون بیماری آنفلوانزای خوکی جزء سیستم گزارش ‌دهی بین‌المللی بر اساس مقررات سازمان OIE نیست. بنابراین انتشار آن در حیوانات به خوبی شناخته نشده است. به نظر می‌رسد این بیماری در آمریکا بومی است و طغیان‌های بیماری در آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا (انگلیس، سوئد، ایتالیا، آفریقا (کنیا) و قسمت‌هایی از آسیای شرقی (چین و ژاپن) رخ داده است.
بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی (WHO) تا تاریخ 9اردیبهشت 1388 (27 آوریل 2009 میلادی) ‌موارد بیماری انسانی در کشورهای مکزیک، کانادا، اسپانیا، آمریکا، فرانسه، نیوزیلند، آلمان، انگلیس، فلسطین اشغالی گزارش شده است.
مردم به طور معمول آنفلوانزای خوکی را از خوک‌های آلوده می‌‌گیرند اما تعدادی از مبتلایان که تاکنون شناسایی شده‌اند در سابقه بیماری خود تماس با خوک یا محل‌های نگهداری خوک را نداشته‌اند. اکثریت قریب به اتفاق موارد این بیماری بر اثر تماس مستقیم انسان به انسان رخ داده است.
این بیماری از طریق خوردن قابل انتقال نیست به شرط‌ آنکه لاشه یا گوشت خوک به طریق بهداشتی و صحیح حمل و نقل و به طور کامل طبخ شود. ویروس آنفلوانزای خوکی از طریق پختن در دمای 70 درجه سانتیگراد از بین می‌رود.
به نظر می‌رسد اکثر مردم بالاخص افرادی که به طور مداوم در تماس با خوک نیستند. نسبت به ویروس‌های آنفلوانزای خوکی ایمنی ندارند و اگر ویروس آنفلوانزای خوکی به اندازه کافی قدرت انتقال انسان به انسان را پیدا کند می‌تواند باعث ایجاد پاندمی آنفلوانزا شود.
پیشگویی این موضوع مشکل است چون بستگی به شدت بیماری‌زایی ویروس، حساسیت سیستم ایمنی نسبت به آن، واکنش ایمنی متقاطع ناشی از آنفلوانزای فصلی و فاکتورهای میزبان دارد.
در حال حاضر واکسنی برای این بیماری وجود ندارد و مشخص نیست که آیا واکسن‌ آنفلوانزای فصلی انسانی می‌تواند محافظتی در مقابل آنفلوانزای خوکی ایجاد کند یا خیر.
2 دسته دارویی وجود دارد، گروه آمانتادین (آمانتادین و ریمانتادین) ‌و گروه ممانعت کننده‌های نورآمینیداز آنفلوانزا ( اسلتامیویر و زانامیویر) که گروه دوم در حال حاضر در درمان بیماران مصرف می‌شود. بسیاری از موارد آنفلوانزای خوکی گزارش شده قبل در انسان‌ها بدون مداخلات طبی و مصرف داورهای ضد ویروسی به طور کامل بهبود یافته‌اند اما در تعداد از ویروس های آنفلوانزا مقاومت به داورهای ضد ویروسی در حال گسترش است و این مسئله تاثیر درمان را محدود می‌سازد.
در حال حاضر به افرادی که در سایر مناطق دنیا زندگی می‌کنند و به مناطق آلوده مسافرت می‌کنند توصیه می‌شود. تماس با خوک‌ها به خصوص خوک‌های بیمار را به حداقل رسانده و موارد بیماری در حیوانات را سریعاً به مسئولان بهداشتی گزارش کنند. بسیاری از مردم که به این بیماری مبتلا شده‌اند تماس طولانی مدت و نزدیک با خوک‌های آلوده داشته‌اند. انجام اقدامات مناسب بهداشتی در تمام تماس‌هایی که با حیوانات برقرار می‌شود بالاخص در افرادی که در ذبح و مشاغل وابسته به آن اشتغال دارند، ضروری است. حیوانات بیمار یا تلف شده نباید در چرخه ذبح و استفاده انسان قرار گیرند.
اجتناب از تماس نزدیک با افرادی که ناخوش هستند. یا تب و سرفه دارند، شستن دست‌ها با آب و صابون به طور مکرر در طی روز،‌ رعایت عادات بهداشتی خوب شامل خواب و استراحت کافی، مصرف مواد غذایی مناسب و انجام فعالیت‌های ورزشی است.
اگر تب بالا یا سرفه و ناراحتی گلو داشتید باید در منزل بمانید و حتی‌المقدور از حضور در محل کار- مدرسه و اجتماعات خودداری کنید، استراحت کنید و مایعات فراوان بخورید، دست‌های خود را مکرراً با آب و صابون بشویید و با پزشک یا مرکز بهداشتی درمانی تماس بگیرید.


[ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 10:33 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]

تعریف:

حرکات منظم و نوسانی و مکرر چشم ها در یک یا چند منطقه بینایی که بطور غیر ارادی رخ می دهد و بطور فیزیولوژیک و هم بطور پاتولوژیک می تواند رخ دهد را نیستاگموس گویند. این حرکات بصورت رفت و برگشتی یا بصورت پاندولی بوده، همزمان با بروز آن بیمار عدم تعادل را مطرح و چرخش خود یا محیط را بیان می کند. همچنانکه علامت خارجی یک بیماری عفونی تب می باشد، ‌علامت خارجی یک سرگیجه واقعی نیستاگموس است. در واقع تنها علامت عینی مهم سرگیجه نیستاگموس است . سرگیجه ای همراه نیستاگموس نیست، یک سرگیجه واقعی نیست. به عبارت بهتر سرگیجه واقعی نیست‌ بلکه یک احساس سرگیجهاست. نیستاگموس هم بصورت فیزیولوژیک و هم بصورت پاتولوژیک میتواند بروز کند.

نیستاگموس را به چند طریق دسته بندی مینمایند:  

اول : بر اساس جهت نیستاگموس که می تواند عرضی، عمودی ، چرخشی یا پاندولی باشد. نیستاگموس های پاندولی از لحاظ سرعت و ارتفا‌ع یکسان هستند، لذا جزء کند و تند ندارند ولی نیستاگموس های ضربانی، که بطور شایعتر دیده می شوند، دارای دو حرکت کند و تند هستند. پس علاوه بر تقسیم بندی فوق، نیستاگموس ها را میتوان به دو نوع کلی پاندولی و ضربانی تقسیم نمود.

دوم :‌ بر اساس عاملی که باعث بروز نیستاگموس می شود، که بر این اساس سه دسته نیستاگموس بوجود می آید.

1- نیستاگموس فیزیولوژیک : میتوان این نوع نیستاگموس را با تحریکات خاصی ایجاد نمود که مثال آن در تست اپتوکینتیک است و مثال عملی آن فردی است که در ترن نشسته است، حرکات آرام چشم اشیاء را دنبال کرده و سپس با یک حرکت تند، چشم به وضعیت اولیه برمی گردد. در این تست واکنش فوق را در آزمایشگاه بوجود می آوریم. یعنی معادلِ تستِ اپتوکینتیک، فرد نشسته در ترن است.

2- نیستاگموس پاتولوژیک: اکتسابی است و با واسطه تحریک بیماری سیستم تعادلی لابیرنتی ( محیطی ) یا سیستم تعادلی مرکزی ( مرکزی)، بوجود می آیند.

علاوه بر نیستاگموس، حرکات دیگری نیز در چشم وجود دارند که عبارتند از: 

1-حرکات ساکادی : حرکاتی باسرعت تند که باعث جابجایی سریع کره جشم می شوند. مثال واضح آن موقعی است که در یک اتاق تاریک، بطور نامنظم و مکرر و در جهات مختلف چراغی روشن شود. حرکات سریع چشم در راستای دیدن چراغ ( بعبارت دیگر آوردن تصویر نور بر روی جسم زرد شبکیه ) حرکات ساکادی هستند که با تاخیری کوتاه نسبت به محرک وارده، چشم را بطرف محرک، حرکت میدهند.

 2- حرکات پرسوئیت : برخلاف مورد فوق، حرکات پرسوئیتی حرکاتی ظریف هستند که در راستای حفظ تصویر یک شیء متحرک بر روی شبکیه انجام می شوند. مثال آن در موقعی است که اتومبیلی در مسیر دید ما از چپ به راست در حال حرکت است. چشم در تعقیب این شیء ( و بالطبع جهت بهتر دیدن آن ) بایستی تصویر را بر روی جسم زرد شبکیه نگهدارد لذا حرکاتی ظریف در راستای حرکت شیء مورد نظر رخ میدهد که به آنها پرسوئیت گویند. در واقع حرکات پرسوئیت در تعقیب اشیا در چشم ایجاد میشود.

ارزش نیستاگموس چیست ؟

سوال مهم این است که این حرکات چشمی چه سودی دارند؟ بطور ساده می توان گفت که با کمک مکانیسم های پیچیده ای که در رابطه تنگاتنگ سیستم تعادلی و مغز و بینایی وجود دارد، انسان قادر است تصویر شیء را که می خواهد ببیند، بر روی جسم زرد شبکیه نگهدارد تا حداکثر بینایی حاصل شود و حرکات شیء یا حرکات بدن و سر تغییری در تصویر ایجاد نکند زیرا اگر حرکتی در سر انسان رخ دهد و مکانیسم های جبرانی نتوانند با ایجاد حرکات اصلاحیِ چشم، تصویر را بر روی شبکیه نگهدارند، فرد دید واضحی از شیء مورد نظر نخواهد داشت.

برای ساده تر شدن مطلب می توان مثالهای زیر را مطرح نمود:

 .اگر حرکات پرسوئیتی چشم وجود نداشتند نمی توانستیم تصویر کاملاً واضحی از یک شیء در حال حرکت بطور مداوم داشته باشیم

- اگر حرکات نیستاگموسی وجود نداشتند درون قطار قادر نبودیم محیط بیرون را لحظه به لحظه تماشا کنیم و تصاویر مانند یک نوار فیلم مبهم و تار از معرض دید ما رد می شدند. در مثال حاضر، تصویر اشیاء بیرون را با یک حرکت آرام در خلاف جهت حرکت قطار دنبال می کنیم و پس از آنکه شیء از حوزه دید ما خارج شد، با یک حرکت ساکادی چشم به نقطه اولیه برگردانده می شود. 

در انتهای این توضیحات کلی بایستی گفت که نیستاگموس یک علامت است و یک تشخیص نیست. بررسی آن از لحاظ اتیولوژی و مطالعه خصوصیات آن باعث میشود که به تشخیص عاملی که آنرا ایجاد میکند برسیم و باز هم تاکید می کنیم که:

. 1- سرگیجه ای که حقیقی باشد بایستی نیستاگموس داشته باشد

. 2- هر نیستاگموسی پاتولوژیک نیست
 

 


[ دوشنبه 90/4/13 ] [ 9:21 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]

شرح بیماری
آنوریسم‌ عبارت‌ است‌ از بزرگ‌ شدن‌ یا بیرون‌زدگی‌ دیواره‌ یک‌ سرخرگ در اثر ضعف‌ دیواره‌ سرخرگ‌. آنوریسم‌ اغلب‌ پس‌ از حمله‌ قلبی‌ رخ‌ می‌دهد و معمولاً در آئورت (سرخرگ‌ بزرگی‌ که‌ از قلب منشاء گرفته‌ و در سینه‌ و شکم‌ به‌ سمت‌ پایین‌ حرکت‌ می‌کند) یا سرخرگ‌هایی‌ که‌ مغز، پاها، یا دیواره‌ قلب را تغذیه‌ می‌کنند، ایجاد می‌شود.

علایم‌ شایع‌
آنوریسم‌ در قفسه‌ صدری‌ باعث‌ درد قفسه‌ صدری‌، گردن‌، کمر، و شکم‌ می‌شود. درد ممکن‌ است‌ ناگهانی‌ و تیز باشد.
آنوریسم‌ در شکم‌ باعث‌ درد در کمر (گاهی‌ شدید)، بی‌اشتهایی‌ و کاهش‌ وزن‌، و وجود یک‌ توده‌ ضربان‌دار در شکم‌ می‌شود.
آنوریسم‌ در یک‌ سرخرگ‌ در پا باعث‌ نرسیدن‌ خون‌ به‌ قدر کافی‌ به‌ نقاط‌ مختلف‌ پا می‌شود. در نتیجه‌ پا دچار ضعف‌ و رنگ‌پریدگی‌ می‌شود، یا اینکه‌ متورم‌ شده‌، رنگ‌ آن‌ به‌ آبی‌ تغییر می‌کند. امکان‌ دارد یک‌ توده‌ ضربان‌دار در ناحیه‌ کشاله‌ ران‌ یا پشت‌ زانو وجود داشته‌ باشد.
وجود آنوریسم‌ در یک‌ سرخرگ‌ مغزی‌ باعث‌ سردرد (اغلب‌ ضربان‌دار)، ضعف‌، فلج‌ یا کرختی‌، درد پشت‌ چشم‌، تغییر بینایی‌ یا نابینایی‌ نسبی‌، و مساوی‌ نبودن‌ اندازه‌ مردمک‌ها می‌شود.
وجود آنوریسم‌ در عضله‌ قلب‌ باعث‌ نامنظم‌ شدن‌ ضربان‌ قلب‌ و علایم‌ نارسایی‌ احتقانی‌ قلب‌ می‌شود.

علل
شایع‌ترین‌ علت‌، افزایش‌ فشارخون‌ است‌ که‌ سرخرگ‌ را ضعیف‌ می‌کند.
آترواسکلروز (تصلب‌ شرایین)‌
ضعف‌ مادرزادی‌ سرخرگ‌ (به‌ خصوص‌ در مورد آنوریسم‌های‌ سرخرگ‌هایی‌ که‌ به‌ مغز می‌روند).
عفونت آئورت در اثر بیماری‌ سیفلیس نادر است‌.
صدمه‌ فیزیکی‌

عوامل تشدید کننده بیماری
سن‌ بیشتر از 60 سال‌
سابقه‌ حمله‌ قلبی‌
فشارخون‌ بالا
سیگارکشیدن‌
چاقی‌
سابقه‌ خانوادگی‌ تصلب‌ شرایین‌
پلی آرتریت گرهی‌ (یک‌ نوع‌ بیماری‌ که‌ طی‌ آن‌ التهاب‌ سرخرگ‌های‌ کوچک‌ و متوسط‌ رخ‌ می‌دهد).
آندوکاردیت باکتریال (عفونت سطح‌ داخلی‌ قلب)


[ شنبه 90/4/11 ] [ 8:46 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]

 

منظور از ایست قلبی حالتی است که ضربان قلب کاملاً از بین می‌رود و منظور از ایست تنفسی از کار افتادن تنفس خود بخودی در فرد است. این حالات می‌تواند به دنبال سکته قلبی ، شوک ، خونریزیهای بسیار شدید ، گیر کردن اجسام خارجی در حلق ، غرق شدگی ، برق گرفتگی و ... رخ دهد. ایست تنفسی اولیه ظرف دقایقی کوتاه باعث ایست قلبی می‌شود و ایست قلبی اولیه نیز به سرعت به ایست تنفسی می‌انجامد.

تشخیص ایست قلبی و تنفسی
جهت اطمینان از ایست تنفسی با مشاهده حرکات تنفسی قفسه سینه می‌توان به وجود تنفس در مصدوم پی برد و یا می‌توان گوش یا گونه خود را نزدیک دهان وی قرار داد تا صدای تنفس وی را شنیده، یا جریان آن را حس کرد و یا از گرفتن شیشه ساعت یا آینه کوچک جلوی دهان و بینی مصدوم استفاده کرد تا بخارات خارج شده از دهان مصدوم مشخص شود. سپس نبض بیمار بررسی می‌شود. بهترین محل لمس نبض در بچه‌های کوچک نبض شریان رانی است که در ناحیه کشاله ران لمس می‌شود و یا شریان بازویی ؛ و بهترین محل نبض در بچه‌های بزرگتر (بالای یک سال) و بالغین نبض گردنی است که در ناحیه گردن و کنار غضروف تیروئید قرار دارد. لمس نبض باید با دو انگشت نشانه و میانی صورت گیرد. در صورتی که هیچگونه نبضی احساس نشود و یا مصدوم تنفس خود بخودی نداشته باشد، عملیات احیاء باید انجام شود.

زمان انجام عملیات احیاء
بیشترین شانس برای زنده ماندن ارگانهای حیاتی بدن خصوصاً مغز در صورت ایست قلبی و تنفسی 3 الی 4 دقیقه است و در این فرصت باید سریعاً اقدامات اولیه برای مصدوم انجام شود. حداکثر زمان انجام عملیات احیای قلبی – ریوی در منابع علمی مختلف ، گوناگون ذکر شده ؛ اما مدت زمانی بین 30 تا 45 دقیقه زمانی مناسب به نظر می‌رسد که پس از این مدت اگر عملیات احیاء موفق به نجات مصدوم یا بیمار نگردید، می‌توان از ادامه عملیات خودداری نمود.

احیای قلبی – ریوی (cpr)
همان گونه که ذکر شد چنانچه پس از وقوع ایست قلبی و تنفسی در کمتر از 4 دقیقه به فرد مصدوم رسیدگی شود و عملیات احیاء وی شروع گردد شانس زنده ماندن وی بالا خواهد رفت. قبل از شروع عملیات احیای قلبی – ریوی باید مطمئن شد آیا فرد واقعاً دچار ایست قلبی – ریوی شده است یا خیر، چرا که انجام عملیات احیای قلبی – ریوی بر روی فردی که دچار ایست قلبی نشده باشد، می‌تواند منجر به ایست قلبی و مرگ وی شود و انجام ماساژ قلبی و دادن تنفس مصنوعی صرفاً در مواردی باید انجام شود که یا ایست کامل قلبی و تنفسی صورت گرفته باشد و یا وضعیت ضربان قلب و تنفس به گونه‌ای مختل باشد که باعث اختلال و افت شدید هوشیاری ، بیهوشی مصدوم ، کبودی صورت و لبها و بروز اختلال شدید در علائم حیاتی شده باشد و با ادامه حیات وی منافات داشته باشد.

مراحل عملیات احیا
1- بیمار را به پشت بخوابانید و او را صدا بزنید و به آرامی تکان دهید تا پاسخ به تحریک مشخص شود.

2- اگر بیمار بدون پاسخ باشد راههای تنفسی او را کنترل کنید. چنانچه راه تنفسی بسته است با کمک انگشت راه تنفسی وی را باز کنید و چنانچه راه تنفسی باز است ولی بیمار نفس نمی‌کشد تنفس مصنوعی را شروع کنید.

3- در صورتی که از صدمه ندیدن مهره‌های گردنی مصدوم مطمئن هستید، گردن مصدوم را به جلو و سر او را به عقب خم نمایید تا مسیر راه هوایی مصدوم در بهترین و مستقیم‌ترین وضعیت واقع شود و چانه مصدوم را بالا و جلو بیاورید. در صورت صدمه دیدن مهره‌های گردنی بدون حرکت دادن به سر و گردن مصدوم ، با قرار دادن شست‌ها روی چانه فک پایینی مصدوم را به سمت جلو و بالا آورید تا ضمن باز شدن دهان ، مسیر راه هوایی نیز مستقیم قرار گیرد.

4- دو تنفس مناسب دهان به دهان به وی بدهید.

5- نبضها را لمس نمایید. اگر ضربان نبضها لمس شود باید به تنفس مصنوعی ادامه داد و اگر لمس نشود، ماساژ قلبی باید شروع شود.

 6- جهت انجام ماساژ قلبی ، دست چپ خود را به حالت ضربدر پشت دست دیگر گذاشته ، پاشنه دست راست را بر روی جناق سینه به اندازه دو بند انگشت بالاتر از محل دو شاخه شدن جناق قرار دهید. آرنج‌ها نباید خم شوند. به کمک وزن بدن فشار محکمی به قفسه سینه وارد کنید تا جناق سینه به اندازه تقریبی 4 الی 5 سانتیمتر به داخل برود. تعداد مفید ماساژ قلبی باید حدود 100-80 بار در دقیقه باشد و به ازای هر 15 ماساژ قلبی 2 تنفس مصنوعی با روش دهان به دهان داده شود.
در صورتی که فرد دیگری به امدادگر کمک می‌کند باید به ازای هر 5 ماساژ قلبی یک تنفس مصنوعی داده شود. امروزه بر اساس نظر متخصصین و بسیاری از مراجع علمی در عملیات احیای قلبی – ریوی دو نفره نیازی به قطع ماساژ قلبی برای انجام تنفس مصنوعی نیست و همزمان با انجام ماساژ قلب توسط یک فرد ، فرد دیگر می‌تواند تنفس مصنوعی را انجام دهد.

7- پس از گذشت یک دقیقه عملیات را به مدت 4-5 ثانیه جهت لمس نبض گردنی متوقف نمایید. اگر نبض لمس شود ماساژ قلبی را قطع نمایید و چنانچه تنفس هم برقرار شده باشد تنفس مصنوعی را متوقف کنید. در صورت عدم لمس نبض و عدم برقراری تنفس خود به خودی ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی را مجدداً شروع کنید و هر 3 دقیقه یک بار عملیات را جهت لمس نبضها به مدت 4-5 ثانیه متوقف نمایید.

عملیات احیا در کودکان
در شیرخواران (زیر یک سال) تنفس به روش «دهان» به «دهان و بینی» است یعنی دهان امدادگر روی بینی و دهان کودک قرار می‌گیرد. و تنفس مصنوعی با شدت و حجم ملایمتر از بالغین که باعث پارگی ریه کودک نشود انجام می‌شود. در کودکان بالای یک سال ، مانند بزرگسالان ، تنفس دهان به دهان انجام می‌شود ولی با شدت و حجم ملایم و متوسط. برای شیرخواران در هنگام ماساژ قلبی فقط از فشار روی جناق سینه با 2 انگشت اشاره و میانی استفاده می‌شود و در کودکان بالای یک سال فقط از فشار یک دست استفاده می‌شود تا صدمه‌ای به قلب و ارگانهای داخلی نرسد. در ضمن در انجام عمل احیای قلبی – ریوی چه به شکل یک نفره و چه به شکل 2 نفره برای افراد زیر 8 سال به ازای هر 5 ماساژ قلبی یک تنفس مصنوعی لازم است.

نکات مهم احیا
فرد را نباید روی سطح نرم مثل تشک یا تختخواب بخوابانید، بلکه سطح سختی مثل کف اتاق بهتر است.
در تنفس دهان به دهان باید بینی مصدوم را با دو انگشت خود ببندید تا هوایی که به ریه‌ها دمیده می‌شود مستقیماً از آن خارج نشود.
موقعیت سر و گردن را درست تنظیم کنید.
طی عملیات احیاء فردی را جهت تماس با اورژانس یا پزشک مأمور نمایید.
باید دهان شما با دهان مصدوم کاملاً مماس باشد تا هوایی از بین آنها خارج نشود. برای پیشگیری از انتقال بیماریها در حین انجام تنفس مصنوعی می‌توان از ماسک ویژه این کار یا پارچه توری مناسب استفاده نمود.
عملیات احیاء را تا زمانی که فرد با تجربه یا پزشک بر بالین بیمار برسد و یا تا زمانی که وی به درمانگاه منتقل شود ادامه دهید.
چنانچه مصدوم مشکوک به ضایعه نخاعی است، سر را مختصری به عقب کشیده به آرامی کمی به عقب خم نمایید سپس تنفس مصنوعی و ماساژ قلبی را ادامه دهید.

 


[ چهارشنبه 90/2/7 ] [ 7:50 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

هر چی که بخوای از عکس، داستان، ترفند مو بایل و کامپیوتر،ترفند ایرانسل،بازی،دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس و ....
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 1771
کل بازدیدها: 911574